ظهور تکنولوژیهای دیجیتال با سرعت زیادی تمام جنبههای زندگی شخصی و حرفهای ما را درنوردیده است. فناوریهای جدید از پلتفرمهای رسانههای اجتماعی گرفته تا غولهای تجارت الکترونیک در حال تغییر شرایط هم از دیدگاه مشتری و هم ازنقطهنظر شرکتها هستند. میزان بهرهوری و پایداری در حال افزایش و تجربه آنلاین کاربران نیز رو به بهبود است.
ساختوساز نیز، از این قاعده مستثنا نیست. روش طراحی، کار و ساخت در حرفه ما بهتدریج در حال تغییر است. بااینوجود زمانی که صحبت از افزایش بهرهوری در این صنعت میشود، مسائل اساسی زیادی در پیش روی ما قرار دارد.
این نکته از اهمیت زیادی برخوردار است که ساختوساز ازنظر دیجیتالی به پختگی برسد و آماده پذیرش تغییرات باشد. بسیاری از ذینفعان بخش ساختمان در مقابل تغییرات عصر دیجیتال مقاومت میکنند.
دلایل زیادی برای وجود این نگرش وجود دارد که ازجمله آنها میتوان به این موارد اشاره کرد:
- هزینه بالای ساختوساز دیجیتالی
- فقدان چارچوبی صحیح برای پذیرش تغییرات
- عدم تمایل مجریان پروژه به تغییر روشهای کاری در محل و خارج از محل ساختوساز
درنتیجه علیرغم تغییراتی که در بخشهای دیگر مشاهده میشود، صنعت ساختوساز تا حد زیادی هنوز به همان شیوه ۵۰ سال اخیر انجام میشود.
نکته امیدوارکننده این است که انواع جدیدی از فناوریهای دیجیتال در حال ورود به این صنعت هستند. برای مثال میتوان به این فناوریها اشاره کرد: ساختوساز مدولار، مدلسازی اطلاعات ساختمان، سنسورهای بیسیم، چاپ سهبعدی و تجهیزات رباتیک. این فناوریها ساختوساز را دگرگون کردهاند.
اگر ما این نکته را در نظر بگیریم که بخش ساختمان 6 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را تشکیل میدهد و حدود 100 میلیون نفر در این بخش مشغول کار هستند آنگاه اهمیت این تغییرات بیشتر مشخص میشود؛ بنابراین درک این موضوع که تأثیرات اجتماعی چنین تغییر بزرگی چقدر میتواند عظیم باشد کار چندان دشواری نیست.
بر اساس دادههای گروه مشاورهای بوستون دیجیتالی شدن در همه جنبههای ساختوساز باعث صرفهجویی 20 درصدی در هزینههای ساخت در دهههای آینده میشود. این مقدار برابر با 1.7 تریلیون دلار در سال است.
ترندهای جهانی، کاتالیزوری برای تغییر
فناوریهای دیجیتال تنها عاملی نیستند که پذیرش تغییر را در صنعت ساخت ضروری میکنند. در حال حاضر برخی از ترندهای جهانی وجود بازار را تغییر داده و صنعت ساختمان را به مسیری سوق میدهند که موجب بازنگری روشها و رویههای قدیمی میشود.
در ادامه بهطور خلاصه به برخی از تأثیرگذارترین ترندهای جهانی که میتوانند درنهایت راه را برای آینده دیجیتالی در صنعت ساختمان هموار نمایند، اشاره میکنیم.
کمبود مهارتها
امروزه فقدان استعداد یکی از بزرگترین کابوسهای بخش ساختمان است. این امر در دو مورد از بزرگترین بازارهای جهان مشهود است. در بریتانیا تعداد مشاغل بسیار تخصصی بلا تصدی در طول پنج سال اخیر بیش از دو برابر شده است. بهطور مشابه در ایالاتمتحده نیز پیمانکاران با مسائل جدی در زمینه پیدا کردن افراد مناسب و مسئولیتپذیر برای موقعیتهای مختلف مواجه هستند. با توجه به افزایش نیاز به افراد حرفهای مسلط به فناوری انتظار میرود اوضاع در این زمینه حتی بدتر هم شود.
شهرسازی
مهاجرت پیوسته و سریع افراد به شهرها موجب پیدایش نیاز فوری به مسکن جدید و با قیمت مناسب شده است. بهطور خاص در اروپا و کشورهایی مانند ایالاتمتحده و کانادا وضعیت در حال بدتر شدن است. فناوریهای دیجیتال میتوانند کمک ارزشمندی برای بخش ساختمانسازی در سطح جهان فراهم کنند چراکه این فناوریها میتوانند موجب تقویت بهرهوری، کاهش طول زمان اجرای پروژه و بهطورکلی کاهش هزینههای ساخت شوند.
فقدان یا کمبود منابع
طبق گزارش سازمان ملل در طول 40 سال گذشته استخراج منابع سه برابر شده است و انتظار میرود این میزان در سی سال آینده بیشتر (دو برابر) شود. واضح است که رویکردی جدید و پایدارتری برای صنعت ساخت مورد نیاز است. این امر بهویژه در حال حاضر که تعداد پروژههای ساختمانی و به طبع آن مقدار منابع لازم با سرعت زیادی رو به فزونی است اهمیت بیشتری مییابد.
تغییرات اقلیمی
بر اساس یافتههای کمیسیون اتحادیه اروپا ساختوساز عامل تقریباً 40 درصد از مصرف انرژی و مسئول 36 درصد از انتشار کربن در اروپاست. با در نظر داشتن رشد دائمی مراکز شهری بزرگ انتظار میرود که در دهههای آینده این وضعیت از این هم جدیتر شود. در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری صنعت ساخت باید به دنبال راهحلهای عملی برای این معضل باشد بهطوریکه تحویل پروژهها با اثرات اکولوژیکی کمتری همراه باشد. مطمئناً راهحلهای دیجیتال میتوانند در این مورد کمککننده باشند.
مقدار زیاد نخالههای ساختمانی
حال که صحبت از اثرات زیستمحیطی به میان آمد باید به این مطلب اشاره کنیم که نخالههای ساختمانی یکی از بزرگترین معضلات صنعت ساخت میباشند. تنها در اروپا بخش ساختوساز 830 میلیون تن نخاله در هر سال تولید میکند. علت اصلی وجود این مقدار وحشتناک نخاله ساختمانی همکاری و برنامهریزی ضعیف در زنجیره ارزش است. درنتیجه مقادیر زیادی از مصالح ساختمانی برای مدتهای طولانی بیاستفاده در محل ساخت رها میشوند. بر اساس آمار Eurostat ساختوساز عامل ایجاد 34.7 درصد از کل زباله در اروپاست. فناوریهای دیجیتال میتوانند به کاهش این معضل جدی کمک نمایند.
سه سناریو برای آینده صنعت ساختمان
بخش ساختمان در جهان تحت فشار زیادی است و راهحلهای دیجیتال میتوانند راه ورود این صنعت به آیندهای پایدارتر، شفافتر و مؤثرتر را هموار نمایند.
برای اینکه این اتفاق به وقوع بپیوندد به برنامهای یکپارچه نیاز است، برنامهای که بتواند به افراد مبتکر و خلاق این صنعت کمک کند تا سریعاً با واقعیت روبرو شوند و برای ادغام ابزارهای دیجیتال در فرایندهای ساختمانی نهایت تلاش خود را به کار بندند.
تنها در این صورت است که میتوان میزان همکاری در زنجیره ارزش را به حداکثر رسانده و سیستمی مؤثر برای تبادل اطلاعات پروژه و بهروزرسانیهای مهم آن برقرار کرد. البته این تغییر زنجیره ارزش همه افراد را درگیر میکند: طراحان، معماران، مهندسان، پیمانکاران و تأمینکنندگان مصالح همگی باید با هم همکاری کرده و بر روی دادههای قدیمی پروژه کار نکنند.
در تلاش برای پیشبینی تغییر پارادیمی آینده در زمینه ساخت، مجمع جهانی اقتصاد و گروه مشاوره بوستون با همکاری یکدیگر سه سناریو مرتبط با آینده صنعت ساختمان را تدوین کردهاند:
سلطه دنیای مجازی
فناوری مدرن سرانجام بر صنعت ساختمان چیره میشود. هوش مصنوعی، یادگیری ماشین و واقعیت مجازی میتوانند فرایندهای ساخت را تغییر داده و میزان تأثیر انسان بر بیشتر فعالیتهایی را که در محل ساخت رخ میدهند به حداقل رسانند. برای مثال کارهای تکراری در مورد ساخت را میتوان با استفاده از تجهیزات خودکار اجرا نمود درحالیکه نرمافزارهای ساخت نیز میتوانند از طریق استفاده از حسگرهای بیسیم به اتوماتیک شدن کل فرایند کمک کنند (برای مثال در طول فرایند تهیه مصالح).
ساختوساز مدولار
پیشساخته سازی در حال رونق است و بیشتر اجزای پروژهها در کارخانهها طراحی و ساخته میشوند. این روش به ایجاد فرایند نابتری میانجامد که تا خیرات و هزینههای پروژه را کاهش میدهد. وقتی واحدهای پیشساخته آماده شدند به محل ساخت منتقلشده و در آنجا به هم متصل میشوند. این تکنیک در حال حاضر در ساخت سازههای دریایی رایج است.
رویکرد سازگار با محیطزیست
پایداری در حال تبدیل به اولویت شماره یک است و ضوابط زیستمحیطی سختی برای این منظور تبیین شدهاند. تطابق با این ضوابط تنها راه قابلقبول برای حرکت به جلو است. لازمه این رویکرد استفاده از مصالح جدید است. این نیاز میتواند به فرایند ساختی منجر شود که اثرات زیستمحیطی بهمراتب کمتری به هماره دارد. این سازگاری میتواند بهطور بالقوه راهحلی عالی برای صنعتی باشد که با مشکل کمبود منابع دستبهگریبان است.
۵ روش سرمایهگذاری روی فناوریهای دیجیتال
در حال حاضر تعیین اینکه کدام یک از سناریوهای بالا در آینده صنعت ساخت رخ میدهد، دشوار است. منطقیترین حدس این است که ترکیبی از سه رویکرد بالا بر صنعت ساخت تأثیر خواهد گذاشت.
درهرصورت زنجیره ارزش ساخت آمادگی کامل در مقابل هیچیک از این سه رویکرد ندارد. خبر خوب این است که چنین پیشبینیهایی به صنعت این فرصت را میدهند تا خود را برای آینده آماده کنند.
۱. جذب استعدادهای تازه
ما پیشتر در مورد نیاز به استعدادهای تازه صحبت کردیم. به نظر میرسد این روش یکی از ایمنترین راههای حرکت به جلو در ساختوساز است. این صنعت در حال تغییر است و درنتیجه مهارتهای مورد نیاز برای کار در این بخش نیز در حال دگرگونی هستند. پس ذینفعان باید نهایت تلاش خود را به کار گیرند تا این صنعت را بهروز کرده و نیروی کار جوان و باانگیزهای را جذب کنند که به دنبال کار در حوزهای مرتبط با فناوری باشد.
۲. ساخت زنجیره ارزش یکپارچه
ازآنجاکه پیچیدگی و ملزومات موجود در پروژههای ساختمانی افزایش مییابند، همکاری یکپارچه در طول زنجیره ارزش موضوعی کلیدی است. استفاده از راهکارهای دیجیتال که بخشی از اکوسیستم دادهها هستند میتواند به بهینه شدن جریان اطلاعات در پروژه انجامیده و میزان تأخیرها و دوبارهکاریها را به حداقل برساند. بهعلاوه این رویکرد همکاری در طول زنجیره ارزش میتواند امکانات و احتمالات جدیدی را پیش روی صنعت قرار داده، تحویل پروژه را تسریع نموده و به ارتقای حاشیه سود بینجامد.
۳. سوق دادن صنعت به سمت پذیرش تکنولوژی در مقیاس وسیع
استفاده از راهحلهای دیجیتال در بخش ساختمان هنوز به آن اندازهای که باید گسترش نیافته است. در این وضعیت مقدار کار فیزیکی زیاد و نرخ بهرهوری به میزان قابلتوجهی کم است. یک فرایند خودکار به تکمیل پروژهها در زمان کمتر و با دقت بیشتر کمک خواهد کرد.
۴. تمرکز بر دادهها
تاکنون چندین مرتبه به قدرت زیاد دادهها در آینده صنعت ساخت اشاره کردیم. تبادل بهروزرسانیهای مهم در لحظه روش کار و برقراری ارتباط بین افراد در طول فرایند ساخت را بهینه کرده، تعداد اشتباهات را کاهش داده و به هماهنگی بیشتر افراد منجر میشود. دادهها به بهینهسازی مرحله طراحی نیز منجر شوند.
میتوان با استفاده از اطلاعات جمعآوریشده از پروژههای مشابه قبلی حتی قبل از شروع پروژه وجود مسائل خاص در آن پروژه را پیشبینی کرد.
۵. پذیرش تغییر
آخرین نکته که البته کماهمیتترین آنها نیست به این اصل اشاره دارد که صنعت ساخت نیازمند بازنگری در بسیاری از فرایندها و روشهای فعلی است. این باعث میشود شناسایی و کشف فرایندهای ساخت که نیازمند تغییرات جدی هستند برای مدیران و سایر ذینفعان آسانتر گردد.